قند عسل من...
عزیز دل خاله سلام... امروز آخرین روزی بود که رفتیم مدرسه و از 4شنبه همین هفته امتحانامون شروع میشه و اولین امتحان دینی هست و عزیز خاله برام دعا کن امتحانامو خب بدم خاله فاطمه هم که طبق قوانین چون سوم دبیرستان است باید بره حوزه و متحان بده که حوزش تو خیابان یخچال است و احتمالا با مامانی میره امتحان میده و منم احتمالا با سرویس امروز زنگ آخر زنگ غذا بود و هرکس تو حیاط میتونست هرکاری بکنه و مثلا غذا بخوره که ما بخاطره اینکه به خانم کاشانی دفتر خاطرات بدیم دیر رسیدیم و همه جا پر بود و ما حیران برای پیدا کردن جا..امروز آخرین روز خانم کاشانی بود ولی کلی خوش گذشت و بچه های مدرسه آب بازیکردن و همه را خیس کردن و صحنه های جالب میشد شک...
نویسنده :
خاله ریحانه
18:33